پایان نامه بررسی میزان اثربخشی محتوای درس بینش اسلامی در جهت تحقق اهداف آن
پایان نامه بررسی میزان اثربخشی محتوای درس بینش اسلامی در جهت تحقق اهداف آن در 120 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc |
![]() |
دسته بندی | معارف و الهیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 64 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 120 |
پایان نامه بررسی میزان اثربخشی محتوای درس بینش اسلامی در جهت تحقق اهداف آن در 120 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
فهرست
مقدمـه
فصــل اول
کلیــات تحقیــق
بیان مسئله :
ضرورت انجام تحقیق:
هدف کلی پژوهش
اهداف جزئی:
سؤالات پژوهش
تعاریف علمی. عملیاتی واژهها
تعریف عملیاتی :
محدودیتهای تحقیق
پیشینــه تحقیــق
1-2 تاریخچه
1- اهمیت اهدا تربیت دینی و اخلاقی
2- تربیت مذهبی
3- اهمیت تربیت بدنی و اخلاقی در جهان امروز
4 – اهمیت تربیت دینی و اخلاقی در آموزش و پرورش ایران
5- اصول حاکم بر آموزش دینی و اخلاقی
7- روش تدریس مناسب
8- آموختههای طبیعی یادگیرندگان از محیط
1-8 نقش معلم
2-8- مدرسـه
3-8- جامعــه
9- هویــت Identity:
1-9- بحران هویت
2-9- زمینههای تاریخ و اجتماعی
10 – بحران نسل جوان امروز
مبانی تئوریـکی
1- نظریه مارکس وبر:
2- نظریه دورکیم
1-2- تأثیرگذاری مناسک مذهبی بر وجدان جمعی از نظر دورکیم:
3- نظریه جرج هربرت مید:
نتیجـه :
4- نظریه تالکوت پارسنز:
1-4- نظام کنش:
نتیجـه :
5- نظریه پیترل برگر و توماس لوکمان :
نتیجــه :
6- نظریه مونچ :
1-6- عوامل مؤثر بر وابستگی عاطفی و تعهد:
1-1-6- گسترش روابط بین گروهی :
2-1-6- نوع رابطه (ابزاری یا اظهاری)
3-1-6 – ترکیب رابطه ابزاری و رابطه اظهاری:
4-1-6- برگزاری مناسک ملی, مذهبی و انسانی :
5-1-6- درونی کردن محیطهای مختلف:
نتیجــه :
7- جمعبندی و گزینش تئوریک:
1- مروری بر پیشینه موضوع تحقیق کتاب دینی
روش تحقیق و نمونه آماری
2- مروری بر پیشینه موضوع تحقیق هویت
1-2 تاریخچه
اهداف پرورش هر نظام آموزش “ نشاندهنده فلسفه اصول آموزش و پرورش آن نظام میباشد مثلاً اگر فلسفه آموزش و پرورش در نظامی تنها پرورش انسانهایی کارآمد باشد اصول آموزش و پرورش و اهداف آن نیز جلوهگر فلسفه «کاآمدی» خواهند بود.
در نظام آموزشی ما, برا اساس اعتقادات اسلامی است و قوانین و لوایح موجود « مصوب شورای عالی آموزش و پرورش » اولویت و جهتگیری کلی تمام برنامهها و فعالیتها , تقویت ارزشهای الهی و معنوی در دانشآموزان میباشد مثلاً در اصل چهارم از اصول حاکم بر نظام آموزش و پرورش آمده است :
«در آموزش و پرورش نه تنها تصمیمات دینی خاص , بلکه همه برنامهها و آموزشها باید به عنوان اجزای یک مجموعه هماهنگ اسلامی , بر حسب اقتضا و گنجایش , جنبه و جهت دینی داشته باشد. برنامهریزان و معلمان باید در همه برنامهها و فعالیتها بنا بر مقتضیات خاص هر موضوع به جنبههای الهی و تقویت بینش دانشآموزان توجه کنند».
( اصول حاکم بر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران مصوب 1368) به نقل از بینقی , 1379, ص 65)
البته باید توجه داشت که با توجه به نگرش اسلام نسبت به انسان , در تعیین اهداف نظام آموزش ایران , به پرورش تمام ابعاد وجود انسان, توجه شده است, هدف کلی, تربیت انسان معتقد و مسلمانی است که بتواند در ابعاد اجتماعی, سیاسی, زیستی , اخلاقی, فرهنگی , هنری و علمی رشد یابد این ابعاد هفتگانه در کنار بعد دینی (یا اعتقادی) با وجود هشتگانه اهداف نظام آموزشی ما را تشکیل میدهد و لذا میتوان گفت در نظام آموزشی ما اصطلاحاتی نظیر, هویت سیاسی, اجتماعی و ملی, مذهبی ناظر بر مجموعه فعالیتها, برنامهها و طرحهایی هستند که به تحقق هر یک از مجموعه اهداف مصوب کمک میکنند.
در نظام آموزش جمهوری اسلامی ایران و برای تحقق اهداف تربیت دینی تمهیداتی چند اندیشیده شده است از مهمترین این تمهیدات تدریس درس مستقل با عنوان کلی درس «دینی» از پایه دوم ابتدایی تا پایه سوم دبیرستان (دوره متوسطه) و نیز دوره پیشدانشگاهی میباشد عنوان این درس در دوره متوسطه بینش اسلامی است که بر اساس نظام سالی واحدی در هر هفته دو ساعت آموزشی و بر اساس نظام ترمی واحدی هفتهای چهار ساعت آموزش را در یک نیم سال به خود اختصاص میدهد .
1- اهمیت اهدا تربیت دینی و اخلاقی
تعلیم و تربیت آدمی امر پیچیده , پردامنه و وقتگیر است که همکاری نهادهای مختلف و افراد متعدد و هماهنگی همة فعالیتهای مربوطه را ایجاب میکند. اولین شرط هماهنگی فعالیتها, وحدت هدف و مقصد است که باید برنامهها و فعالیتهای مربوط را هدایت نماید. باید هدف نهایی تعلیم و تربیت بطور کلی و مخصوصاً برای افرادی که در تنظیم برنامههای مربوط نقشی بعهده دارند روشن باشد و هدف تربیت جوانان در هر یک از مراحل رشد نیز به صراحت تعیین و به مربیان اعلام گردد. تعیین و تصریح هدف نهایی و هدفهای واسطه که برای نیل به هدف نهایی ناگزیر باید تحقق حاصل کنند علاوه بر اینکه وسیلة مناسبی برای ایجاد هماهنگی لازم در فعالیتهاست, شرط لازم امکان ارزشیابی نتایج فعالیتها نیز میباشد. (شکوهی , غلامحسین , 1363, ص 35) کمک به رشد کودک و انطباق او با جامعه دو وظیفة بسیار مهم و اساسی تعلیم و تربیت است که در عین حال به هیچوجه کل مسئله را شامل نمیشود. بشر خیلی بیشتر و بالاتر از یک موجود وابسته به طبیعت و نیازمند جامعه است. او نه تحت فشار نیروهای غریزی باید قرار گیرد و نه تحت فشار عوامل محیط و جامعه. هر جا که تعلیم و تربیت بطور صحیح صورت میگیرد, با این هدف است که روح و ذهن بشر نیرومند شوند. روند حیات بشری در هر جایی با دو زمینه پست و عالی پایهگذاری شده است که اولی عبارت است از یک زندگی طبیعی و حیوانی و دیگری حیاتی معنوی و متوجه درجات بالاتر.(شکوهی, علامحسین , 1363 , ص 164)
2- تربیت مذهبی
نه طبیعت, نه اجتماع و نه فرهنگ هیچکدام نمیتواند انسان را آنچنان حمایت کنند که بتواند بر زندگی معنوی خود مسلط شود. تنها زمانیکه او با ابدیت و ماورای مادیات پیوند یافت, از شکست ظاهری و باطنی در امان خواهد بود. هر نوع ایمان و تقوای دنیوی حداقل در برابر سه واقعیت آسیبپذیر خواهند بود : در برابر مرگ, نومیدی و احساس غربت در دنیا. انسان در چهرة طبیعت و هر چه در او هست هیچگاه همدرد و همانندی با خویش نمیخواند و همدردی و خویشاوندی تشنهترین نیاز روح آدمی است.
در این صورت هر نوع تربیتی که تلاش نکند تا جوانان را برای رویارویی با این واقعیتهای اجتنابناپذیر مجهز کند, هرگز به حد کمال نخواهد رسید.
اگر این تناقض فلج کننده بین فکر و عمل در زمینه آموزش و پرورش از بین برود, آنوقت است که فرآیند تربیتی از مراحل ابتدایی کمک برای رشد, انطباق اجتماعی و تربیت فرهنگی فراتر میرود و به یک کمک فراگیر برای زندگی انسانهای در حال رشد و توسعه پیدا میکند.
پستالوزی میگوید : « هدف نهایی هر نوع تربیت این است که انسان یادبگیرد چگونه زندگی کند. یعنی زندگی را بزرگ منشانه فراگیرد. این جاست که کلیه اجزای فرایند تربیتی به مرحله عمل درمیآید: کمک برای انطباق با جامعه و هدایت در زمینه فرهنگی بدون اینکه مهمترین آنها یعنی بیدار کردن بشر برای درک رسالت خویش در این میان قربانی شود.»[1]
لذا درک این واقعیت که انسان عصر جدید از لحاظ مذهبی بیدار نشده و در نتیجه زندگی بیمفهوم و ناامنی دارد و استحکام بخشیدن ؛ ریشههای مذهبی در روح بشر یکی از ارکان اساسی تعلیم و تربیت است.
انسان همچنانکه به آب و اکسیژن نیازمند است به خدا نیز محتاج است . احساس عرفانی و احساس اخلاقی به شخصیت بشری سکفتگی و انبساط پرمعنا و کاملی میبخشد. شک نیست که توفیق زندگی به رشد کامل هر یک از فعالیتهای فیزیوپوژیکی, عقلی – روحی و معنوی بستگی دارد.
ایمان امری طبیعی است که مستقیماً زادة نیازمندیهای غریزی و احساساتی ماست. « دین روح شاعرانه انسان است. دین نه تنها از رنج نیش مرگ میکاهد بلکه زندگی را با اجرای تشریفات دینی و با معماری و حجاری و نقاشی و درام و موسیقی زیبا میسازد. دین حوادث عادی زندگی از تولد, زناشویی و مرگ تا حد شعائر دینی بالا میبرد و این امور معمولی را به وقایع معدسی بدل میسازد و آن را از راه احساس عمیق کرد و بصورت هنر در میآورد. دین نمایش غمانگیز سخیف زندگی را به سفر مقدس شاعرانهای که به سوی هدفی شریف است مبدل کرده است. زندگی بدون دین ملالانگیز و پست است.»[2]
«مذهب تلاش انسانی است به هست آلوده تا خود را پاک سازد و از خاک به خدا بازگردد. طبیعت و حیات را که دنیا میفبیند قداست بخشد و اخروی کند.»[3]